نــا گفتــه هائی از جنس ِ گنــــدم

ஜღ کــسی چه میــدانـد٬ شــایــد زمیــن ِمــا جهنــم ِ سیــ ـاره ای دیــگر بــاشــد...ஜღ

نــا گفتــه هائی از جنس ِ گنــــدم

ஜღ کــسی چه میــدانـد٬ شــایــد زمیــن ِمــا جهنــم ِ سیــ ـاره ای دیــگر بــاشــد...ஜღ

نفس های آخر ۹۰

سال ۹۰ برای من مث ِی ماشین خراب میموند که همش در حال هول دادنش بودم تا به ی آبادی برسم‌ ! آخرم به آبادی نرسیدم ُ همش سراب بود !! :|

این روزهای آخر به سختی جلو میره !  

تموم نمیشه لامصب !  

 

*پدرم امسال کلی سبزه گذاشته ! کلی خونمون سبز شده : ) منم که عاشق رنگ سبز اصن ی وضعی ! :دی

** همیشه لذت میبرم از اینکه نزدیکانم به اون چه که آرزو داشتن یا میخواستن میرسن !  

این روزها تنها دلیل خوشحالیم همین مسئله س ! انرژی میگیرم ..

***شب ها تا صب بیداریم ولی درس نمیخونیم! خدایا ی ریزه نه خیلی ها ! فقط ی ریزه ما رو درسخون کن ! آمین ..